آرزو دارم شبی عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخورد های سرد را
می رسد روزی که بی من لحظه ها را سر کنی
می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی
می رسد روزی که شب ها در کنار عکس من
نامه های کهنه ام را مو به مو از بر کنی دوست دارم
ازآن زمان که آرزو چو نقشی از سراب شد
تمام جستجوی دل سوال بی جواب شد
نرفته کام تشنه ای به جستجوی چشمه ای
خطوط نقش زندگی چو نقشه ای بر آب شد