تعداد بازدید : 99603
تعداد نوشته ها : 51
تعداد نظرات : 83
آخر دل ما را تو فنا کردی و رفتی
بیهوده مرا چشم براه کردی و رفتی
آن کاخ امیدی که بنا کردم از عشقت
خاکستری از آن تو بپا کردی و رفتی
تو که دانی همه ترس من از هجر تو بود
پس چرا شهر دلم را تو رها کردی و رفتی
در توانم نبود دوری و هجر تو عزیز
گو که خواب است که اینگونه جفا کردی و رفت دسته ها :
سه شنبه سیم 4 1388 12:32